تلاش خستگیناپذیر آیتالله حجتی در تربیت جوانان قرآنی و زمینهسازی برای انقلاب اسلامی
تاریخ انتشار: ۲ اسفند ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۷۹۸۰۸۶
آیتالله حجتی از اساتید بسیار ارزشمند و از نخبگان و پیشکسوتان در کشور ما هستند. ایشان در حقیقت پدر رشته علوم قرآن و حدیث در دانشگاه تهران به حساب میآیند که زحمات بسیاری در جهت تربیت و هدایتگری این رشته و دانشجویان کشیدهاند. - اخبار فرهنگی -
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، برای شناخت چهرههای شاخص علمی و قرآنی علاوه بر مرور آثار و تلاشهای آنان، خوب است به حدیث دیگران و روایتگری دوستان و شاگردان از محضر چنین علمایی استفاده کنیم تا درک بهتری از سیره علمی و سبک زندگی آنان داشته باشیم.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
خبرگزاری تسنیم، در همین راستا گفتوگویی با دکتر لاله افتخاری، استاد دانشگاه و محقق دینی که سالها از محضر علمی و کلاس درس آیتالله حجتی بهره برده، انجام داده است تا زمینهای برای آشنایی بیشتر و بهتر از سبک زندگی این اندیشمند قرآنی و استاد خوشسابقه علوم قرآنی باشد.
تلاشی خستگیناپذیر برای تربیت شاگردان قرآنی
به عنوان شخصی که سالها از محضر علمی آیتالله سید محمدباقر حجتی استفاده کردهاید، شخصیت علمی و دینی ایشان را چگونه شناختهاید؟
آیتالله حجتی از اساتید بسیار ارزشمند و از نخبگان و پیشکسوتان در کشور ما هستند. ایشان در حقیقت پدر رشته علوم قرآن و حدیث در دانشگاه تهران به حساب میآیند که زحمات بسیاری در جهت تربیت و هدایتگری این رشته و دانشجویان کشیدهاند.
به خاطر دارم که در دوران تحصیل ما رشته علوم و قرآن تنها در دانشگاه تهران و دانشگاه تربیت مدرس تدریس میشد که این رشته در دانشگاه تهران توسط آیتالله حجتی مدیریت میشد. ایشان زحمتهای زیادی برای تربیت دانشجویان و ترویج علوم قرآن و حدیث متحمل میشدند.
در عین حال ایشان کتابهایی بسیار ارزشمندی در حوزه قرآن و حدیث تألیف کردهاند، به طوری که میتوان گفت ایشان کتابهای درسی و منبعی برای آزمونهای علمی دانشجویان تألیف کردهاند که هنوز هم مورد استفاده بسیاری از علاقمندان و دانشجویان این رشته قرار میگیرد.
کتابهای علمی آیتالله حجتی حاصل عمری مجاهدت قرآنی است/ ماجرای بیمهری که منجر به انزوای اثر مهم قرآنی شدالگوی شاگردپروری انقلابی و قرآنی
شما چه مدتی در محضر آیتالله حجتی تلمذ و شاگردی کردهاید؟
من هم توفیق داشتم که سالها به عنوان شاگرد ایشان از علم و دانش وسیع قرآنی بهره ببرم. البته قبل از دوران دانشجویی هم از کتابهای علمی ایشان استفاده میکردم. اما دورانی که برای تحصیل در مقطع کارشناسی ارشد و دکترا به دانشگاه تهران وارد شدم در خدمت آیتالله حجتی بودم که ایشان استاد دانشمندی برای ما بودند.
درواقع میتوانم بگویم آیتالله دکتر حجتی استادی دانشمند، با اخلاق، وارسته، با تقوا و بسیار دلسوز برای ما بودند. به طوری که آنچه از دانش علمی داشتند با بیان رسا و بسیار دلسوزانه برای ما ارائه میکردند و حتی در شرایطی که برای ایشان دشوار بود به سؤالات ما پاسخ میدادند. در عین حال رابطه بسیار خوبی با دانشجویان داشتند، به نحوی که الگوی بسیار خوبی برای شاگردپروری به حساب میآیند.
نمونه این شاگردپروری را در حضور چهرههای قرآنی میتوان مشاهده کرد؛ به طوری که امروز بسیاری از فعالان دینی و دانشگاهی از شاگردان آیتالله حجتی بودهاند و از علم قرآنی ایشان استفاده کردهاند.
درست است. شاگردان ایشان شخصیتهای بسیار خوبی در جامعه شدهاند. حتی نمونههایی از اساتید بزرگ دانشگاهی که امروزه فعالیت میکنند سالها در محضر آیتالله حجتی شاگردی کردند. همچنین برخی از مسئولان کشوری و نخبگان در رشته علوم قرآن و حدیث که در مناطق گوناگون کشور فعالیت میکنند، از محضر علمی این استاد بزرگ بهره بردهاند.
همچنین افرادی که امروز در دانشگاههای بزرگ به عنوان مدیر گروه قرآنی شناخته میشوند، از دانشجویان آیتالله حجتی هستند و در محضر ایشان تربیت قرآنی را فرا گرفتهاند.
مروری بر زندگانی حجت الاسلام حجتی؛ از ولادت تا تأسیس رشته علوم قرآن و حدیثولایتمداری و دلسوزی برای نظام و انقلاب اسلامی
چه شاخصههای دیگری را در شخصیت و سبک زندگی آیتالله حجتی شاخص و قابل تأمل میدانید؟
نکته دیگر در خصوصیات اخلاقی آیتالله دکتر حجتی، ولایتمداری و علاقه بسیار ایشان نسبت به مقام معظم رهبری است. ایشان دلسوزی بسیاری نسبت به انقلاب اسلامی و نظام جمهوری اسلامی دارند.
این نوع نگرش ایشان به همراه بینش سیاسی، حقیقتاً جای تقدیر و تشکر دارد که همه این مسائل به همراه هدایتگری در زمینههای علمی و حتی پایاننامههای دانشجویی بسیار ارزشمند و قابل تقدیر است.
پایان نامه دکترای من هم با هدایت ایشان صورت گرفت، به طوری که ایشان استاد راهنمای من بودند و توفیق این را داشتم که از راهنماییشان هدایت بگیرم و استفاده کنم. البته با تأکید خودم بود و اصرار داشتم که آقای دکتر حجتی استاد راهنمای من باشند و حتماً از محضر ایشان استفاده کنم. ایشان هم پذیرفتند و آن پایاننامه کتاب ارزشمندی شد.
در حال حاضر هم با وجود اینکه آقای دکتر حجتی بازنشسته هستند و فاصله سنی قابل توجهی با دانشجویان دارند، اما ارتباط بسیار خوبی با قشر جوان و علاقمند به مباحث علمی و قرآنی دارند و درب منزل ایشان همیشه به روی دانشجویان باز است. ما هم هر وقت خواستیم ایشان با خوشرویی همه دوستان را در منزل خود پذیرفتند. همه اینها الگویی از یک استاد موفق، اندیشمند، دلسوز و شاگردپرور انقلابی و در خط ولایت را از ایشان به تصویر کشیده است.
پدر علوم قرآن و حدیث در دانشگاه تهران
اشاره کردید که آیتالله حجتی به عنوان پدر علوم قرآن و حدیث در دانشگاه تهران شناخته میشوند. دلیل این نوع نامگذاری را بیشتر توضیح دهید.
آن طور که من اطلاع دارم آیتالله حجتی رشته علوم قرآن و حدیث را به دانشگاه تهران وارد کردند. به همین دلیل ایشان دغدغه بسیار زیادی نسبت به ترویج علوم قرآنی در میان قشر جوان و دانشجویان داشتند و بر همین اساس به عنوان پدر علوم قرآن و حدیث به خصوص در دانشگاه تهران شناخته میشوند.
زمینهسازی انقلابی بر مبنای اسلام و قرآن در میان دانشجویان
با توجه به اینکه ورود رشته علوم قرآنی به دانشگاه تهران در دوران رژیم پهلوی صورت گرفته و با توجه به فضای ضد دینی که در آن زمان وجود داشت، فکر میکنید این اقدام تا چه اندازه در ترویج آموزههای دینی و زمینهسازی انقلاب اسلامی در کشور ما مؤثر بوده است؟
حضور آیتالله حجتی و دغدغه بسیار ایشان برای فراگیری و ترویج آموزههای قرآنی در میان جوانان و دانشجویان یکی از زمینههای مهمی بوده که جوانان ما را با روحیات اسلامی آشنا کرده است.
طبیعی است که در اثر همین درسهای علمی و مبنایی بر اساس قرآن و اسلام بود که زمینه انقلاب اسلامی فراهم شد و جوانان ما با آن درجه بالا از آشنایی با قرآن و اهل بیت علیهمالسلام انقلاب اسلامی را به رهبری امام خمینی(ره) رقم زدند. در این میان تلاش اساتید و علمایی مانند آیتالله حجتی قابل تقدیر است که در زمینهسازی این حرکت بزرگ تلاش کردهاند.
حضور اساتیدی که سبقه حوزوی دارند و صاحب نظر در علوم دینی و قرآنی هستند در دانشگاه، در جهت پیوند حوزه و دانشگاه تأثیرگذاری بسیاری دارد. این نکته را در حضور و فعالیت قرآنی این عالم و استاد قرآنی چگونه ارزیابی میکنید؟
به خاطر دارم وقتی دانشجو بودم تمایل بسیار زیادی داشتم که در حوزه علمیه هم فعالیت داشته باشم. اما در آن زمان علوم قرآن و حدیث به صورت قابل توجهی در حوزه علمیه مطرح نمیشد. همینطور نامهای که آیتالله قرائتی نوشته بودند حکایت از این داشت که در حوزه آنطور که باید نسبت به علوم قرآن و تفسیر توجه نمیشود و بیشتر فقه و اصول و مباحثی در این زمینه مطرح است.
حضور آیتالله حجتی در دانشگاه به این دلیل بود که زمینهای فراهم کنند برای کارهای میان رشتهای قرآنی و بسیاری از علوم دیگر در دانشگاه زمینهسازی شود. به نظر من اگر این روند به درستی زمینهسازی شود، علوم میان رشتهای میتواند بسیار تأثیرگذار باشد تا از آموزههای قرآنی بتوانیم در علوم دیگر نیز استفاده کنیم.
خانواده انقلابی، دلسوز نظام و مجاهد
آنطور که در صحبتهایتان اشاره کردید غیر از آیتالله حجتی، با خانواده محترم ایشان هم آشنایی دارید. سبک زندگی و سیره زندگی ایشان را چگونه دیدهاید؟
من با خانواده حجتی کمابیش ارتباط داشتم و در مراسمی که داشتند، گاهی من را هم دعوت میکردند و من خدمت ایشان میرسیدم. من سالها از محضر علمی ایشان استفاده کردم و استاد من بودند و سالها بعد هم نوه ایشان در دانشگاه شاگرد من شدند. این نکته نشان میدهد که خانواده از علم ایشان تأثیر پذیرفته است، در راستای تلاش قرآنی ایشان بودهاند و این شخصیت به عنوان پدر خانواده موفق بودهاند که باور قرآنی را در زندگی خود ایجاد کنند.
همینطور در زندگی خانوادگی ایشان که نسبتاً با خانواده محترم حجتی آشنایی دارم، زندگی بسیار سادهای دارند. فرزندانشان هم به همین نحو زندگی میکنند و فرزندانی انقلابی، دلسوز نظام و مجاهد هستند. همسر ایشان هم که مدتی پیش رحلت کردند بانویی مؤمن، خیّر، فعال اجتماعی و بسیار خوش برخورد بودند.
انتهای پیام/
منبع: تسنیم
کلیدواژه: سبک زندگی ایرانی اسلامی تفسیر قرآن قرآن کریم سبک زندگی ایرانی اسلامی تفسیر قرآن قرآن کریم علوم قرآن و حدیث در دانشگاه تهران رشته علوم قرآن و حدیث ایشان استفاده انقلاب اسلامی آیت الله حجتی محضر علمی زمینه سازی بسیار خوبی سبک زندگی دکتر حجتی ایشان هم سال ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.tasnimnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «تسنیم» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۷۹۸۰۸۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
آقای زلفیگل! شما از ابتدا هم اشتباهی بودید!
در بخشی از بیانیه بسیج دانشجویی دانشگاه علامه طباطبائی پیرامون حضور وزیر علوم در این دانشگاه آمده است: آقای زلفیگل! شما از ابتدا هم اشتباهی بودید! همانطور که پیشینیان شما ندانستند از جانِ دانشگاه چه میخواهند و آن را به بیراهه کشاندند، شما هم نسبتی با رسالت مذکور تاکنون نداشتهاید!
بیانیه بسیج دانشجویی دانشگاه علامه طباطبائی پیرامون حضور وزیر علوم در این دانشگاه در پی میآید:
بسم الله الرحمن الرحیم
جناب آقای دکتر زلفیگل.
وزیر محترم نهادِ علم جمهوری اسلامی
سلام علیکم
به مهد علوم انسانی و جمع دانشجویان دانشگاه علامه طباطبایی (ره) خوش آمدید. از اینکه تصمیم گرفتید بالاخره پس از سه سال از زمان شروع وزارتداریتان، در میان دانشجویان دانشگاهی حاضر شوید که بارها بهصورت تشریفاتی و اداری در آن حضور یافتهاید، بسیار خرسندیم.
و، اما بعد..
امروز حدود سه سال از زمانی که شما از عنوان «استاد عالی شیمی در سنگر خود یعنی آزمایشگاههای شیمی» خداحافظی کردید و عازم ساختمان وزارت علوم شدید گذشته است. هرچند برای ما پرسش مهمی است که با چه افق و تدبیری شیمیدان نمونه کشوری باید در مقامِ عالی وزارتخانهای قرار گیرد که ماهیت آن هیچ نسبتی با سررشتهی دانشگاهی وی ندارد، اما بگذریم و به اصل مطلب بپردازیم …
آقای وزیر!
شنبه هفته جاری - سالروز بیانات تاریخی حضرت امام خمینی (ره) در ۱ اردیبهشت ۱۳۵۹ بود. بیاناتی که یک روز بعد بهانهای برای آغاز انقلاب فرهنگی شد. اینکه متولیان انقلاب فرهنگی دانشگاهها چگونه آن را از اهداف اصیل خود دور کردند و بهانهای برای تسویهحسابهای شخصی در آن دوره قرار دادند، موضوع بحث ما نیست.
اما شما وزیر محترم و حضار این جلسه را فقط به یک جمله متوجه میکنیم: «دانشگاهها باید تغییر بنیانی کنند و باید از نو ساخته بشوند». عنایت دارید پس که انقلاب فرهنگی رسالتِ لحظهای شما و پیشینیان شما در وزارت علوم بوده است. انقلابِ فرهنگی! انقلابْ و نه ادارهٔ روزمرّه؛ فرهنگی و نه امنیتی!
پس ما در سالگرد روزی میزبان شما در دانشگاه علامه طباطبائی (ره) هستیم که چنین رسالتِ سیاسیای از زبان عارف انقلابی تاریخِ ما، امام روح الله خمینی (ره) خطاب به شما و جایگاه شما صادر شده است؛ چه خوش باشد که همین «گزاره تاریخی» هم معیار نقد و بررسی عملکرد حضرتعالی در صدارت وزارت علوم باشد! آیا شما در مسیر تحول بنیانی دانشگاه هستید آقای زلفیگل؟!
علاقهمندیم بهعنوان بسیجیان خمینی (ره) و سربازان امام خامنهای در سنگر مهمترین دانشگاه علوم انسانی کشور، سخنِ آخر را اول به شما بگوییم:
«آقای زلفیگل! شما از ابتدا هم اشتباهی بودید! همانطور که پیشینیان شما ندانستند از جانِ دانشگاه چه میخواهند و آن را به بیراهه کشاندند، شما هم نسبتی با رسالت مذکور تاکنون نداشتهاید!».
اما چرا میگوییم شما اشتباهی بودید؟
شما با افتخار در روز دفاع از خویش در مجلس شورای اسلامی و در مقابل چشمان ملت ایران، از ایدههای خودتان برای تقویت «دانشگاه کارآفرین» سخن گفتید. محض اطلاع عرض میکنیم آقای وزیر که این سیاست محبوبِ شما، یعنی کارآفرین کردن دانشگاه، نه فقط سیاست شما و اصلاحطلبان پیش از شما بلکه یک سیاست جهانی-غربی جهتِ «تبدیل دانشگاه به بنگاه» بوده است!
این راهبرد سالهاست دانشگاه مظلوم انقلاب اسلامی را تبدیل به «بنگاههای پروژهبگیری» کرده است که اساساً با طرح «دانشگاه جمهوری اسلامی» امام خمینی (ره) فاصله دارد. در دانشگاه کارآفرینِ شما خلاقیت فکری-دانشجویی مُرده است و «پول و کار» حرف اول را میزند. دانشگاه تبدیل به بنگاه استارتاپی شده و در آن علم، رخت بربسته است و منافع شخصی، گروهی، حزبی، شرکتی و پروژهای حرف اول را میزند. در این وضعیت دیگر چیزی به عنوان دانشجوی آزاده و استاد دانشگاه مستقل باقی نمیماند. چیزی به اسم شور و اشتیاق دانشجویی و برنامه پژوهشی مستقل، بروز پیدا نمیکند.
در این شکل دانشگاه، صرفاً پیمانکارِ دولت و شرکتهای بزرگ تلقی میشود و هزینههای خود را از طریق حل مشکلات فنی و تکنیکی دولتها و بازار تامین میکند. دانشگاه به سمت مسائل کاربردی متمایل میشود و تحقیقات بنیادی در علوم پایه و انسانی که نسبت کمتری با مسائل کارکردی دارند و اساساً کمتر پولساز هستند، به حاشیه میروند. این «سیاست» میراثی است که آقای ستاری معاون علمی سابق رئیس جمهور دولت امید، برای شما و رئیس جمهور محترم فعلی و البته دیگر ارکان حاکمیت به ارث گذاشته است!
یکی از مهمترین دستاوردهای دانشگاه کارآفرین، از ابتدای دهه ۹۰ تا اکنون که با شما سخن میگوییم «سیاستزدایی از محیط دانشگاه» بوده است. سیاستزدایی یعنی چه؟ یعنی تضعیف هدفمندِ تشکلهای دانشجویی. یعنی اولویت رفاه و ساختوساز عمرانی بر تقویت بنیهٔ فکری دانشگاه. یعنی ترس از آزاداندیشی دانشگاهی. یعنی سپردن افسار دانشگاه به نهادهای محترمِ حراستی-امنیتی. یعنی سوقدادن دانشجو به سوی اندیشه کارآفرینی بهجای اندیشه سیاسی. یعنی خالی شدن دانشگاه از اساتید دینمدار، میهندوست و متعهد به چارچوبهای ملی سرزمینی. یعنی غلبه چاپلوسی. یعنی خنثی بودن طرحها و واحدهای درسی. یعنی حضور تشریفاتی مسئولین حکومتی. اینها فقط مصادقی از سیاستزدایی است آقای وزیر.
اما دانشگاه از منظر ما آقای زلفیگل پیمانکارِ هیچکس نیست. دانشگاه بنگاه اقتصادی و تجاری نیست. دانشگاه مرکز کارآفرینی نیست. «دانشگاه، دانشگاه است و رسالتش طرح مسئله برای سیاست است و این رسالت فقط و فقط به دست دانشجو و استاد متعهد و آگاه رقم میخورد.».
البته این سیاستهای کارآفرینی، اقتصاد کشور را هم به سمت الگوهای خدماتی برده و دانشجویان و دیگر اقشار را، از ورود به عرصه مهم تولید منع کرده است. نمونهاش را میخواهید؟ دانشگاه شریف و دانشگاه علامه طباطبائی!
آقای وزیر!
مدت مدیدی است پارک علم و فناوری دانشگاه شریف، مهمتر از خودِ دانشگاه شریف نزد شما مسئولین جلوه کرده است. مدت مدیدی است بودجههای هنگفت برآمده از قانون تقویت دانشبنیان، دانشگاهیان را به مدیران شرکتی تبدیل کرده است. مدت مدیدی است دانش تاریخی ایرانی-اسلامی در تمامی حوزههای علمی، جایش را به «مدلهای خلاقیت زیستبوم فناوری استارتاپی» داده است. مدت مدیدی است همین دانشگاه علامه طباطبایی، هیچ رنگ و بویی از علوم انسانی درش باقی نمانده است و در عوض پارکینگ مسئولین و منسوبین بازنشستهٔ همهی دولتها شده است! البته به تازگی آقای معتمدی پارک علم و فناوری هم قرار است راهاندازی کنند که طبق شواهد موجود ما، چیزی جز بازتکرار فاجعه اکوسیستم استارتاپی دانشگاه شریف نخواهد شد. دانشگاه مظلومِ علامه امروز نه تنها فقط از کمرمقی و بی انگیزگی مدیریتی، بلکه از سردرگمی طراحی ایده اختصاصی علوم انسانی خویش رنج میبرد و البته همین معضل با نزاعهای طایفهای داخل دانشگاه نیز آمیخته شده است!
پس آقای زلفیگل!
وقتی از نجات دانشگاه و احیاء نهاد علم و تحول بنیادین دانشگاه سخن میگوییم، از ارادهها و تصمیمهای پولادین برای برچیدن چنین وضع اسفناکی سخن به میان میآوریم. شما در بیش از دو سال گذشته، صرفاً به اداره و رفع و رجوع امور این وزارتخانه حساس و مهم فکر کردهاید که البته در همان هم ناتوان بودهاید و به همین سبب به عقیده بسیاری از متخصصان، مستحقترین وزیر دولت آقای رئیسی برای برکناری بودهاید؛ و الحق که معاونین وزارتخانهٔ شما بیشتر برای جایگاهی که در اختیار داشتهاند ایده و دستاورد داشتهاند تا شما.
از کارنامهای که در ایام انتصاب رؤسای دانشگاهها داشتید، کمیته انتصابات وزارت علوم را از موضوعیت انداختید، عملاً رؤسای ناکارآمدی را در دانشگاههای کشور منصوب کردید و نتیجه این همه بیتدبیری را در بلوای ۱۴۰۱ دیدید، تا نگاهی که در طول این چند سال به تشکلهای دانشجویی و اساساً بافت فرهنگیِ دانشجویی بهعنوان «مجموعههای پرادعا و غیرکاربردی» البته برخلاف نظر رهبری انقلاب اسلامی داشتهاید و این در جلسات خصوصی بیشتر خودش را نشان داده، نمایانگر رویکرد مدیریتی و عملکرد شماست!
جناب وزیر!
با این رویکردها، شما اقدام درست و لازم اخراج اساتید ضد انقلاب و اسلام و دین از دانشگاه را، تبدیل به ابزاری برای تسویهحسابهای شخصی رؤسای دانشگاههای کشور با همکارانشان کردید که البته در همین دانشگاه هم مشاهده شده است؛ بنا نبود با حذف اساتید مطلقاً ضد انقلاب از دانشگاه، ما دانشجویان انقلابی پذیرای اساتیدِ مطلقاً بیسواد و رانتخوار اصطلاحاً حزب اللهی یا انقلابی باشیم. دانشگاه، اساتید و گروههای آموزشی مبتنی بر منطق و اراده علمی، بصیرت سیاسی و اهلیت برای مصالحهجویی اجتماعی میخواهد که مسیرِ علمی-سیاسی خودشان را از مسیرِ ایران اینترنشنال، جنبش سبز، بی بیسی و ایضاً فلان رئیس و وزیر و وکیل دولت انقلابی سیزدهم نگیرند! بلکه عالم باشند و صرفاً به استقلال ملی و دینی دانشگاه و ایران اسلامی متعهد باشند.
یا مثال سادهتری بزنیم که مدتهاست توسط بسیج دانشجویی دانشکده روانشناسی همین دانشگاه پیگیری میشود. کاش بدانید هیچ سازمانی با ابلاغیه اداره نمیشود و اراده لازم است:
ابلاغیه چند روز گذشته وزارت علوم مبنی بر اجراییسازی بند ت از ماده ۲۶ قانون حمایت از خانواده و جوانی جمعیت در دانشگاهها که از مطالبات رهبری انقلاب هم بوده، در فضای مجازی منتشر شده است. اما آقای وزیر، فقط در همین حد هم باقی مانده است! حتی برخی دانشگاهها این ابلاغیه را دریافت نکردهاند. هیچ ارادهای در دانشگاهها برای ترویج زیست مادرانه وجود ندارد. چگونه است که در بحران کرونا همه نهادها بسیج میشوند تا با بحران مقابله کنند و از آموزش مجازی تا کلیه امکانات را به کار میگیرند، اما در بحران جمعیت همان مدیریت دانشگاهها و وزارت علوم حاضر به اجرای بند ت ماده ۲۶ قانون جوانی جمعیت نیستند؟!
آقای وزیر علوم جمهوری اسلامی ایران!
دانشجو قرار است عنصر فعالی باشد که در ضمن نگاه نقادانه به خود و کشور، در آیندههای نهچندان دور، حلال مشکلات ملت و دولتش باشد. اما با مدیریت درخشان شما و پیشینیان شما، دانشجویان تبدیل به کارمندانی شدهاند که سر ساعتی مشخص به دانشگاه میآیند و بی سرو صدا در ساعتی دیگر از آن خارج میشوند. گویا شما همین دانشگاه را میخواهید. دانشگاهی مرده و سوت و کور. الحق والانصاف باید برای شما دست زد. وقتی وضع چنین است، مجدداً باید تکرار کنیم که
«شما از ابتدا هم اشتباهی بودید! همانطور که پیشینیان شما ندانستند از جانِ دانشگاه چه میخواهند و آن را به بیراهه کشاندند!».
اما سخن آخر، جناب دکتر زلفیگل!
ما بهعنوان دانشجویان انقلابی که ابتدای سال تحصیلی مورد لطف شما قرار گرفتیم، شما را به همان بیانات امام خمینی در ۵۸/۰۲/۰۱ فرامیخوانیم. همان روز هم چنین قصدی داشتیم و امروز با صدای رساتری اعلام میکنیم؛ «انقلابِ اسلامی از شما اتخاذ سیاستی را میطلبد که نهادِ علم در مسیرِ دانشگاهِ جمهوری اسلامی قرار گرفته باشد؛ دانشگاهِ ایرانیِ دروننگر و برونزا، استقلالطلب، دینمدار، عدالتخواه، آزاداندیش، مولّد و حامی مقاومت مستضعفان جهان.»
والسلام علیکم و رحمهالله و برکاته